text
stringlengths
43
494
label
int64
0
2
rater_profile
listlengths
3
3
یه صدا گفت منم یه ذره خاکم توی چشمت گیر کردم منو بیار بیرون
0
[ 0.6391533427943203, 0.20303904602851167, 0.14406572422956188 ]
مسواک بی دندون گفت اشکالی ندارد من که دندون ندارم چقدر اینجا بیکار بمانم خسته شده ام
0
[ 0.4610905418361135, 0.41635425521899766, 0.11917738860446729 ]
در همين لحظه الاغ از فرصت استفاده كرد و با پاهاي عقبش لگد محكمي به صورت گرگ زد و
0
[ 0.5149097356544164, 0.24750161186331399, 0.21179883945841393 ]
مرغ حنائي گفت پس من خودم اين كار را خواهم كرداو بدون كمك كسي دانه ها را كاشت
0
[ 0.6894719552208554, 0.21681332587418148, 0.08422200298550485 ]
از طرفي ماموران ضحاك در هر محله اي بدنبال يافتن فريدون و گاو برمايه بودند
0
[ 0.5919089723534359, 0.2405831932411542, 0.15820550882401452 ]
هیچ وجه اشتراک جامع و مانعی برای یک هویت واحد وجود ندارد
0
[ 0.6170623838095142, 0.22460475537109717, 0.13705265810928893 ]
فرمانده هان ارتش درحالی که اشک از گونه هایشان سرازیر شده بود موافقت
0
[ 0.45657567350852335, 0.3411282589786349, 0.20117856305081558 ]
پول فرار کرد و رفت و رفت و رفت تا که رسید به یک مغازه اسباب بازی فروشی
0
[ 0.6957324063754754, 0.2172489270702239, 0.07255549082563671 ]
او در بهترین دانشگاه های دنیا تحصیلات پزشکی و روانپزشکی خود را به پایان رسانده و چند دهه از عمرش را صرف آموزش و پژوهش های روانپزشکی در دانشگاه استنفورد کرده است
0
[ 0.46351424224613336, 0.31841068201448747, 0.1774673339182804 ]
بخش دوم نشست نیز به موضوع وزن آواز و ریتم در آواز ایرانی اختصاص داشت که در این بخش جاوید عباسی فلاح پژوهشگر و علی شیرازی توضیحاتی را ارائه دادند
0
[ 0.5280501089324618, 0.2762093349580887, 0.1766986078800635 ]
روباه هم گوش های خرگوش را گرفت و شروع کرد به کشیدن آن قدر کشید که گوش های خرگوش دراز و درازتر شد از آن طرف هم لاک پشت دم خرگوش را گاز گرفته بود و می کشید آن قدر محکم گرفته بود که دم دراز خرگوش کنده شد لاک پشت هم رفت
0
[ 0.6785923783059369, 0.190537611727729, 0.10579233890180406 ]
به خاطر همین تو خونه ی گربه ها همه اش اعصاب همه خورده مامان گربه از صبح تا شب هی جیغ می زنه بچه گربه ها هم هی با هم جیغ و داد می کنن بابا گربه هم اعصابش خورد می شه از خونه می ره بیرون آخه این که نمی شه خونه اه اه اه
0
[ 0.6413761305179869, 0.21381073522054259, 0.14016731711565336 ]
در چنين دارويي سود نيست و بدين قياس فلسفه اي هم كه رنج هاي روح را نكاهد سودي ندارد از قطعات اپيكور قطعات اپیکور ناشي از بعضي آثار مفقود او است كه نويسندگان مختلف روزگار قديم از آنها نام برده اند
2
[ 0.5915866057287579, 0.247627960827174, 0.15838786537639696 ]
دانش اس‍اطی‍ر روژه ب‍اس‍ت‍ی‍د ت‍رج‍م‍ه ج‍لال س‍ت‍اری نشر توس
1
[ 0.21039282729275888, 0.53886634754198, 0.20923638021426946 ]
خانوم خرگوشه از خونش بیرون اومد تا بره غذا بیاره که دید گرگ بدجنس بیرون خونه نشسته پشیمون شد و برگشت پیش بچه هاش
0
[ 0.6614720178194166, 0.22831889450356244, 0.10677860409789204 ]
✅ صراحت و شفافیت هم رو به تقلیل است زیرا افراد سعی می کنند که اگر حرفی و نکته ای دارند خیلی روشن و آشکار مطرح نکنند
0
[ 0.5511267488300616, 0.31625682622332213, 0.12674085853602124 ]
همچنین اگر قصد اضافه کردن شخصی را که در لیست کانتکت های شما وجود ندارد دارید باید از لینک دعوت استفاده کنید برای دستیابی به لینک دعوت کافی است مراحل پیش را دنبال و روی گزینه ی Add Member لمس کنید در این بخش زمانی که به صفحه ی مخاطبین منتقل می شوید در بالای این لیست گزینه ای تحت عنوان Invite To Group Via Link مشاهده خواهید کرد که با انتخاب آن لینک دعوت را مشاهده خواهید کرد آن را کپی و برای شخص مورد نظر ارسال کنید تا او با لمس لینک به عضویت گروه درآید
1
[ 0.5210409829563587, 0.3049863213383026, 0.1648309649719265 ]
در پایان نیز از آنان شکایت می کنیم که مقصودشان را خوب بیان نمی کنند و ما آن را در نمی یابیم
0
[ 0.5947493809276444, 0.23706273257772667, 0.15215210231676848 ]
مثلا وقتی خانم معلم گفت که چشم های ما یکی از مهم ترین اعضای بدنمان است یعنی پنجره ی بدن ماست به دنیای رنگارنگ بیرون و ما باید خوب خوب از آن ها مراقبت کنیم کاوه حسابی شرمنده شد
0
[ 0.400016864591385, 0.4521509380928958, 0.1293898297144731 ]
اما متاسفانه این پنیر درست وسط یه تله موش قرار داشت موشه با دیدن این صحنه دلش سوخت با اینکه خیلی گرسنه بود جرات نداش به سمت پنیر بره بیچاره با شکم گرسنه به خونه برگشت اما توی خونه چیزی جز یه تیکه نون کپک زده نداشت
0
[ 0.4041481810800214, 0.2592798416800195, 0.21245046068603265 ]
همچنین در جلسات روز گذشته مدیران مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر در مدینه با حیصم ابو فارس رئیس غذا و داروی وزارت بهداشت مدینه منوره نیز دیدار و گفت وگو کردند
0
[ 0.6135104785013793, 0.25702294844311474, 0.12475097815584545 ]
درخت پرسید برای چی این طرف آن طرف را نگاه می کنی
0
[ 0.4215962441314554, 0.316380865229039, 0.21131534972547147 ]
مشحون بود مستخلص گردانيد و لشكر او به غنايم بسيار مستظهر گشتند و او تابستان در حدودى رى مقام فرمود از عفونت هوا و ناسازگارى آب بسيارى از لشكر او هلاك گشتند
2
[ 0.4697860018235614, 0.34013483903286373, 0.18109032575438141 ]
اما پس از بازگشت از شیراز با مشورت و همفکری دوستان خوبم در تهران قرار شد که کارگاه مونتتی فیلسوف زندگی را برگزار کنم
0
[ 0.6994330787169077, 0.20745205923156806, 0.08847455040578349 ]
بانی سرش را خاراند و گفت خوب نه اما من سایه اش را دیدم اون به بلندی دیوار بود
0
[ 0.6434894234049812, 0.2647235329721061, 0.08843158174742234 ]
يكي از روزهاي گرم تابستان همه در خانه بودند ناهارشان را خورده بودند
0
[ 0.41693773083607777, 0.3855840419446281, 0.16371943030024086 ]
مدارك مستند و دست اول از فيلسوفان پيشاسقراطی بسيار پراكنده و ناچيز است
0
[ 0.6833693531806739, 0.21933739669588728, 0.09729325012343881 ]
بلافاصله بلند شد و سپاه را بحركت در آورد و كار زشت برادران را هم به رويشان نياورد
0
[ 0.4897391807639988, 0.3244468928493027, 0.1807291830887936 ]
🍀 از نظر علم اندیشان بدترین ویژگی فلسفه این است که به هیچ نتیجه کلی و معتبری دست نمی یابد هیچ چیز به ما نمی دهد که بتوانیم آن را بدانیم و در نتیجه مالک آن شویم
0
[ 0.5345053622879615, 0.28963858156741645, 0.1699620080505305 ]
آن وقت آمدند و سرشان را گذاشتند روی قالی گل گلیقلمو و رنگ
0
[ 0.5810704546240634, 0.2388928642497371, 0.17658898766649914 ]
پدر لاك پشت به پسرش گفت پسرم تو برگرد و آن را بياور
0
[ 0.3884251988096305, 0.4388222568831348, 0.16551458803250454 ]
بهتر آن است که با همزادان خود صلح کنیم و از در آشتی درآییم
0
[ 0.6726712348994958, 0.16414916469264296, 0.09851427514470994 ]
چون سلطان بعد از مشقت بسيار و رنج بى شمار هزارسف بگرفت و سلطان سبب آن بيت كه پيشتر ثبت افتاد
2
[ 0.5183813837469886, 0.31387349220675426, 0.14998217560490393 ]
این با هیچ اندیشه ایدئولوژی و اعتقاد مذهبی ای قابل توجیه نیست
0
[ 0.6894719552208554, 0.21681332587418148, 0.08422200298550485 ]
ژانر به اصطلاح جناییکارآگاهی یا وحشت در هیچکاک هم از کسانی چون آگاتا کریستی و سر آرتور کانان دویل جداست او بر خلاف این دو به دنبال گره گشاییهای بامزه و منطقی و هوشمندانه جرم و جنایت برای صرف لذت بردن از آن نیست
1
[ 0.5810704546240634, 0.2388928642497371, 0.17658898766649914 ]
بخش دوم ساختاری متفاوت دارد و خود حاوی پانزده فصل است كه غالب آن به يك فيلسوف و يا يك حوزهٔ پيشاسقراطی اختصاص داده شده است
1
[ 0.45947390353456, 0.3488921286717221, 0.18733010975953346 ]
احتمالا شما هم در این مورد با ما هم نظر باشید که زندگی چندان هم بد نیست در واقع زندگی اصلا بد نیست و پدیده های زیبا و امیدبخش همواره در دنیای پیرامون ما وجود دارند
0
[ 0.6352939863516552, 0.26207318443309174, 0.08262316587354863 ]
خلاصه که من خیلی تنها شدم و خیلی دلم می خواد دوباره دست های گرم مادر بزرگ را احساس کنم ولی خبری از اون دست های گرم نیست
0
[ 0.6413761305179869, 0.21381073522054259, 0.14016731711565336 ]
توتو در را باز كرد و گفت ” نگران نباش خانه من محكم است و با فوت گرگه خراب نمي شه “
0
[ 0.607869186317767, 0.2961312383065684, 0.08852472315301084 ]
در رابطه با تنهایی و دلتنگی هم گویا وضع به همین منوال است
0
[ 0.6077603571330247, 0.20896372817319583, 0.1516134936842629 ]
حاكم شهر جشني به خاطر پسرش برپا كرده و از تمام دختر خانم هاي زيبا و متشخص دعوت كرده تا در اين مهماني شركت كنند
0
[ 0.5653357731503122, 0.2714730829450885, 0.16267937317788478 ]
دربارهٔ قطعهٔ ششم حتی محتاط ترين ناقدان هم نيز با آنان همداستان اند
1
[ 0.24586941835935247, 0.5535517688175148, 0.1876726801668821 ]
باتوجه به اطلاعات استخراج شده از نتایج کنکور امسال سراغ علی عبدالعلی مشاوره شناخته شده تحصیلی رفتیم تا بفهمیم آیا این موضوع ناعادلانه نیست و اگر هست چاره چه چیزی خواهد بود
0
[ 0.7023172529744824, 0.21144767474393358, 0.07693274670018856 ]
خداى من چه فاجعه بزرگی پسرم سیاستمدار خواهد شد خداى من چه فاجعه بزرگی پسرم سیاستمدار خواهد شد
0
[ 0.4419702996063581, 0.3439761109984078, 0.20976399928689546 ]
متوجه شديم كه حميد ديروز كتك مفصلي نوش جان كرده ولي ما سر حرفمان بوديم
0
[ 0.6170623838095142, 0.22460475537109717, 0.13705265810928893 ]
بعضی فقیرند بعضی نه بعضی بیمار بعضی نه بعضی غمگین بعضی هم معمولی و بعضی هم شادمان
0
[ 0.5636909636909637, 0.2644826644826645, 0.1607971607971608 ]
همچون این فیلم در فیلم کینگ کونگ علیه گودزیلا King Kong vs Godzilla محصول سال نیز کینگ کونگ در اولین مقابله اش با هیولاها با یک هشت پای غول پیکر مبارزه می کند
0
[ 0.6523546127727907, 0.20916379752263703, 0.09408315314840242 ]
مامان خرگوشه از دور سنگ گرد را دید همه چیز را فهمید و لبخند زد او به خرگوشها گفت آنکه سنگ نیست یک لاک پشت شیطون است که سرش را در لاکش فرو برده است وقتی شما نزدیکش می روید یکه دفعه سرش را بیرون می آورد و شما را می ترساند بچه خرگوشهای شجاع وقتی ماجرا را فهمیدند جلوتر دویدند و پیش لاک پشت رفتند لاک پشت سرش را بیرون آورد تا خرگوشها را بترساند اما خرگوشها حسابی خندیدند
0
[ 0.6178898800547106, 0.2286199311849796, 0.13791386477277082 ]
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی تا پر بیشتر پیدا نکرد مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری
0
[ 0.6267767866975004, 0.26605880409646515, 0.08262966633630657 ]
با اين وجود برخي دانشجويان كه احتمال نمي دهند دوره درسي ديگري را در فلسفه بگذرانند يا مطالعات بيشتري در اين زمينه داشته باشند اين رويكرد را رضايت بخش نمي يابند زيرا از انديشمندان بسياري غفلت مي شود
0
[ 0.6627370181672275, 0.17306973960026148, 0.15670129188447227 ]
یک روز پسر بعد از مدت ها برگشت اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود
0
[ 0.6246848151698865, 0.2322996917007497, 0.1414770315909023 ]
درهمین موقع خانم كلاغه كه مربی مهدكودك كلاغ ها بود پر زد و آمد كنار آن ها نشست نگاهی به خال خالی كرد و پرسید خب جوجه های من چرا این جا نشستین مگه نمی خواین بشینین روی درخت مهدكودك تا درسمون رو شروع كنیم كلاغ كوچولو گفت آخهآخه بعد سرش را پایین انداخت خانم كلاغه كه متوجه موضوع شده بود گفت می خواستم در مورد بهداشت براتون صحبت كنم تو خال خالی می دونی ما كلاغ ها چه جوری باید تمیز باشیم
0
[ 0.5465465451797068, 0.17753264030931926, 0.1339171978185126 ]
این گزاره گزارشی از جهان خارج نمیدهد بل صرفا بیانی از معرفت نظرگاه و حس ما نسبت به جهان خارج یا همان بنز است
1
[ 0.6627370181672275, 0.17306973960026148, 0.15670129188447227 ]
بهترین راه مواجهه با این ارعاب عمومی حفظ همبستگی و اتحاد و تن ندادن به رعب و وحشت است
1
[ 0.5673165404872722, 0.24668437839169544, 0.13838450423816276 ]
دیدم که متغیر می شود و نصیحت به غرض می شنود به نزدیک صاحب دیوان رفتم به سابقه معرفتی که در میان ما بود و صورت حالش بیان کردم و اهلیت و استحقاقش بگفتم تا به کاری مختصرش نصب کردند چندی برین بر آمد لطف طبعش را بدیدند و حسن تدبیرش را بپسندیدند و کارش از آن در گذشت و به مرتبتی والاتر از آن متمکن شد همچنین نجم سعادتش در ترقی بود تا به اوج ارادت برسید و مقرب حضرت و مشار الیه و معتمد علیه گشت بر سلامت حالش شادمانی کردم و گفتم
2
[ 0.45050694542765896, 0.3457104048497608, 0.19235659665645724 ]
آخر شب صاحب دکه وقتی که بساط خود را جمع می کرد صفحه اول یک روزنامه به چشمش خورد میوه فروش مات و متحیر شد وقتی که عکس توی روزنامه را شناخت عکس همان مردی بود که با لباسهای ژنده از او پرتقال مجانی میگرفت زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند قاتل فراری و برای کسی که او را معرفی کند نیز مبلغی بعنوان جایزه تعیین کرده بودند
0
[ 0.4697860018235614, 0.34013483903286373, 0.18109032575438141 ]
راهیابی به فراسوی نمادهای هیچ زبانی توسط صرف ماهیت آن امكان پذیر نیست
1
[ 0.3826592499902241, 0.4371031664236858, 0.1697788948487116 ]
چرا باورتان را از دست داده اید به خودتان ایمان بیاورید
0
[ 0.62231600699792, 0.24380765392182183, 0.11259613637015849 ]
مرد لبخندی زد و گفت همه شما درست گفتید اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید همه حاصل انچه هستند و لذت شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند
0
[ 0.6433968308123886, 0.23881531846219664, 0.09005385777647805 ]
اگر مرارتهاي زندگي قادر است ما را با مرگ پيوند دهد لذات و شادي هاي ناشي از دوستي نيز ما را با زندگي آشتي مي دهد
0
[ 0.6409469401145156, 0.24022895751348047, 0.11009596108293605 ]
صدای پای مامان موشی می آمد موشی دوید و رفت توی بغل مامانش
0
[ 0.470889881608698, 0.3358586194040329, 0.1652787590820459 ]
از آن روز سارا هرجا که می رفت به بچه ها می گفت بعد از بازی اسباب بازیهایتان را جمع کنید اگر آن ها را جمع نکنید ناراحت می شوند
0
[ 0.7025664299589911, 0.17357177948827954, 0.10557635478047234 ]
داعش رسالت خود را احیای خلافت اعلام داشته اما پوچ گرایی آن باعث می شود که رسیدن به یک راه حل سیاسی مذاکره کردن یا نیل به یک جامعه باثبات برایش غیرممکن گردد
0
[ 0.5915453510677947, 0.23752080472339285, 0.15593453258012593 ]
مورچه اولی گفت بیا برویم یک جای باصفا پیدا کنیم و ناهار بخوریم
0
[ 0.607869186317767, 0.2961312383065684, 0.08852472315301084 ]
نقل است که روزی شبلی را گفت “یا بابکر دست بر نه که ما قصد کاری عظیم کردیم و سرگشته کاری شده ایم چنان کاری که خود را کشتن در پیش داریم
1
[ 0.5956090464825549, 0.22984146958848628, 0.16189395489156824 ]
گوشتی بالگان و خانوادشان بیشتر متعلق به گروه ماهی های استخوانی هستند تا غضروف داران آنها در نوع باله هایشان محیط زندگی و دستگاه تنفسی با متفاوت هستند اولین نوع این این ماهی ها شبیه خارپایگان Acanthodii اولیه بودند میلیون سال قبل در اوایل دوران دوونین میلیون سال قبل درحالی که تخته پوستان Placodermi حاکم دریاها بودند این ماهی ها به طرف آبهای آزاد کوچ کردند
1
[ 0.6187154253568744, 0.21454724320804194, 0.16244548594152144 ]
در یک چشم به هم زدن گروه از بزرگ ترین دپارتمان های شرکت مشغول کار روی پروژه بودند
0
[ 0.5768728660404415, 0.2711548834394064, 0.14092929441626936 ]
خرگوش فكر كرد چگونه می تواند از چنگال گرگ فرار كند و خود و بچه هایش را نجات دهد ناگهان فكری به خاطرش رسید و به گرگ گفت اگر با ما كاری نداشته باشی آهوی بزرگ و چاقی را به تو نشان می دهم گرگ گفت می خواهی مرا گول بزنی
0
[ 0.699946001844438, 0.19959714882671067, 0.08992962374544596 ]
بنابر دیدگاه اول که به نظر می رسد نگرش مونتنی هم به آن نزدیک باشد حد معینی از حسادت قابل قبول و قابل توصیه است
1
[ 0.5391527744763391, 0.29414204771664226, 0.15691276850477978 ]
گاو گفت نخير قربان آدم که شاخ ندارد من گاوم که از دست آدميزاد دارم بيچاره مي شوم و نمي دانم شکايت به کجا برم آدميزاد ماها را مي گيرد شبها در طويله مي بندد و روزها به کشتزار مي برد و ما مجبوريم زمين شخم کنيم و گندم خرد کنيم و چرخ دکان عصاري را بچرخانيم آن وقت شير هم بدهيم و آخرش هم ما را مي کشند و گوشت ما را مي خورند
0
[ 0.42365358704249007, 0.3997490731938551, 0.15854971691299916 ]
او از غار بيرون آمد و از صخره پايين رفت تا به نهري كه در دره جاري بود رسيد در آنجا كلي آب بود اما وسيله اي نبود كه بتواند آب را بردارد سپس او يك فنجان لب پر را ديد خاك درون آنرا با دقت خالي كرد و فنجان را تا آنجا كه مي توانست پر كرد و بالا برگشت
0
[ 0.6638555897885524, 0.23632465477067618, 0.0957584304522942 ]
زنده بودن همان در زمان زندگی کردن و بردهٔ زمان بودن است
0
[ 0.6360379008107327, 0.24615578916292077, 0.1088702114269872 ]
چند روز بعد طلبكاران به در خانه مرد عطار آمدند عطار در را باز كرد طلبكاران گفتند چند روز صبر كرديم حالا طلب ما را بده مرد عطار آرام پارس كرد
0
[ 0.709057047272586, 0.17848708924343779, 0.10689257745507164 ]
شما عزیزای دلم خیلی مواظب خودتون باشید تا هم امشب بهتون خوش بگذره و هم عید خوبی داشته باشید
0
[ 0.5964504966486537, 0.28888106545677855, 0.11059362140476413 ]
فرداي آنروز ونوس با چتر قشنگش در خيابانهاي آفتابي بندرعباس قدم مي زد و همه از ديدن اين دختر كوچولوي خوشگل با چترش قشنگش لذت مي بردند
0
[ 0.6161628037938155, 0.2930987213969525, 0.07968607012042057 ]
شکارچی اولی گفت خب اولین بار نیست که به شکار می روم می دانم اگر تیرهایت تمام شود بهتر است فرار کنم
0
[ 0.5980555555555555, 0.26617120859643295, 0.1172432701894317 ]
🔸اگر من قائل به حقانیت فال قهوه یا وجود بشقاب پرنده بر اساس شواهدی متقاعدکننده نزد خود باشم و البته حاضر باشم که هرگاه اعتبار آن شواهد از دست رفت من هم دست از باور خود بردارم و هرگاه شواهدی علیه آن اقامه شد منکر آن شوم آنگاه من یک خرافه پرست نیستم
1
[ 0.21039282729275888, 0.53886634754198, 0.20923638021426946 ]
بعد گوسفند کوچولو و برادرش با هم علف ها را خوردند و خیلی خیلی خوشحال به خانه شان برگشتند
0
[ 0.45947390353456, 0.3488921286717221, 0.18733010975953346 ]
او به كندن ادامه داد هر چه گودال عميق تر مي شود تله خاكي كه كنار آن بود بلندتر مي شد
0
[ 0.5636909636909637, 0.2644826644826645, 0.1607971607971608 ]
پلاستيكها را جدا و قوطي هاي فلزي را هم جدا و چوب و شيشه ها را هم جدا بايد گذاشت
0
[ 0.5587004372517504, 0.2968802415070035, 0.1285243463112877 ]
برای مثال کسی که نسبت به بدحجابی حساس است و حاضر است برای مبارزه با بدحجابی کفن بپوشد و تظاهرات کند اما نسبت به رواج دروغ و ریا و اختلاس و غارت بیت المال و فقر در جامعه خود بی تفاوت است معلوم می شود که حساسیت های او دینی و اخلاقی نیست بلکه سیاسی و اقتصادی است
0
[ 0.6523546127727907, 0.20916379752263703, 0.09408315314840242 ]
چت ایمن یا Secret Chat از نوع چت با پشتیبانی از رمزگذاری سرتاسری است و هیچگاه نسخه ی پشتیبانی از آن تهیه نمی شود چت ابری یا Cloud Chat نیز با استفاده از رمزگذاری سرتاسری کد می شود اما تلگرام برای ذخیره پشتیبان از سرورهای داخلی برای ذخیره ی اطلاعات چت های انجام شده بهره می برد هرچند در Cloud Chat نیز از رمزگذاری سرتاسری استفاده می شود اما در این حالت برای داشتن امکان ذخیره سازی سرور های تلگرام نیز به کلید خصوصی رمزگشایی دسترسی دارند
1
[ 0.4397239980143657, 0.43478099305099666, 0.12185879666139954 ]
بروز مشکلات استخوانی به دلیل کمبود ویتامین D اجتناب ناپذیر است و احتمال ابتلای این افراد از زمان کودکی به نرمی استخوان کاهش استقامت استخوان ها و در نتیجه تغییر شکل و پرانتزی شدن ساق پا بسیار بالاست به همین دلیل تامین ویتامین D بدن همراه کلسیم برای بدن در دوران کودکی بسیار حائزاهمیت است کمبود این ویتامین در بزرگسالی نیز علاوه بر بروز نرمی استخوان خطر شکستگی استخوان ها بخصوص در ناحیه مچ دست و لگن نیز بشدت افزایش می دهد
0
[ 0.5080501152922016, 0.25011985639534867, 0.2203048903669171 ]
یک روز از این روزها دختر کوچولو مشغول بازی کردن بود که افتاد زمین و نتونست به پیش دوستاش بیاد راستی دختر کوچولو اسم دوستاشو سرزمین گلها گذاشته بود
0
[ 0.4149707206916347, 0.32892549303732715, 0.20432027776296877 ]
اما حسب آن بود كه پدران او بيسار يا كفايت ضروريات يا نفع غير يا جلادت و استهانت موت بر ديگران غالب بوده باشند و معامله در كرامت بتساوى شبيه بود بر معاملات اهل بازارو رئيس اين مدينه كسى بود كه اهليت كرامات بيشتر دارد از همه اهل مدينهيعنى حسب او از احساب همه بيشتر بوداگر اعتبار حسب را كنند يا يسار او بيشتر بود اگر اعتبار نفس رئيس را كنند
1
[ 0.5422538878294206, 0.3377608306204745, 0.09985987213898666 ]
تلاش ها برای یافتن او ادامه داشت تا اینکه حدود بیست روز پس از این اتفاق یعنی تیر ماه پلیس Police جسد او را در خانه مظنونی که بازداشت شده بود پیدا شد متهم که از روز بعد از دزدیده شدن آتنا مورد بازجویی قرار داشت جسد دختربچه را به طور ماهرانه ای در پارکینگ خانه خود جاسازی کرده بود
0
[ 0.4410786047473867, 0.3887601104497816, 0.16451175972858692 ]
بسیاری از فیلسوفان به طور صریح یا ضمنی درک رایج از خوشبختی را یک توهم ناممکن و نامفید دانسته اند
1
[ 0.4380538993146204, 0.3821158255528286, 0.15962175636437217 ]
خرگوش ها از جایشان تکان نخوردند روباه دستش را جلو آورد تا آن ها را بیرون بکشد خرگوش ها یواشکی خودشان را عقب کشیدند از زیر بوته ها بیرون آمدند و پا به فرار گذاشتند
0
[ 0.5664639607215963, 0.263780347218058, 0.1510072824264943 ]
خانم كلاغه گفتآفرین آفرین خوشحالم كه همه چی رو بلدی پس من می رم به كلاغای دیگه یاد بدم
0
[ 0.5142392836661526, 0.3326728049419099, 0.14713456436279268 ]
زیرا اگر چنین بود جهان بی شک جهانی فوق العاده می بود
0
[ 0.6994330787169077, 0.20745205923156806, 0.08847455040578349 ]
جوجه گفت باشه و رفت و از دور خانم قدقدا را دید پرید بغل خانم قد قدا و گفت بخوابم یا نخوابم
0
[ 0.36234677447583047, 0.4684760841677192, 0.15614530921569011 ]
علی کوچولو چشم هایش را باز کرد این طرف را نگاه کرد آن طرف را نگاه کرد اما کسی را ندید همه ی بچه ها قایم شده بودند پشت در حیاط پشت تیر چراغ برق پشت چرخ لبو فروش اما علی کوچولو هیچ کدامشان را ندید
0
[ 0.6313049683351378, 0.2198772699615766, 0.13969030384979983 ]
هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت با تزریق خون آلوده به بیماری ایدز مبتلا شد
0
[ 0.5369168373617929, 0.3041913083999666, 0.15086156700415967 ]
و بر هيچ آفريده ابقا نمى كرد تا چهل روز برين نمط بگذاشتند و بگذشتند و در شهر و روستاق صد كس نمانده بود و چندان مأكول كه آن چند معدود معلول را وافى باشد نمانده و با اين حادثات ديگر شاه نام شخصى با رندى چند نقبها و سوراخها مى جستند و اگر ضعيفى را مى يافتند مى كشتند و ضعيفى چند كه مانده بودند پراكنده شدند
2
[ 0.5736214000846155, 0.2978738935997716, 0.12184119434747535 ]
مژک ها از ریزلوله ها ساخته شده اند به طور معمول در پیرامون دو جفت ریزلولهٔ مرکزی جفت ریزلوله در آرایشی پرتومانند موسوم به قرار گرفته اند مژک از تاژک ریزتر است
1
[ 0.6191363317270856, 0.2769615812662536, 0.08869185529367755 ]
در جمله نزديك آمد كه اين هراس ضجرت٢بر من مستولي گرداند و بيك پشت پاى در موج ضلالت اندازدچنانكه هر دو جهان از دست بشودباز در عواقب كارهاى عالم تفكري كردم و مؤونات٣آن را پيش دل و چشم آوردمتا روشن گشت كه نعمتهاى اين جهاني چون روشنائي برق بي دوام و ثبات استو با اين همه مانند آب شور كه هر چند بيش خورده شود تشنگي غالب تر گرددو چون خمره پر شهد مسمومست كه چشيدن آن كام را خوش آيد لكن عاقبت بهلاك كشدو چون خواب نيكوي ديده آيد بي شك در اثناى آن دل بگشايد
2
[ 0.42365358704249007, 0.3997490731938551, 0.15854971691299916 ]
دانه ترسيد و پيش خودش گفت من فقط زير خاك در امان هستم
0
[ 0.7496242355440262, 0.17070232812606714, 0.07813497479144509 ]
پل کاگامه رئیس جمهوری رواندا می گوید در نظر دارد برای سومین دوره همچنان رئیس جمهور این کشور باقی بماند با توجه به تغییراتی که در قانون اساسی این کشور انجام شده آقای کاگامه می تواند تا سال میلادی همچنان بر مسند قدرت باقی بماند تغییرات قانون اساسی رواندا پس از برگزاری همه پرسی در ماه دسامبر اعمال شد و به گفته دولت درصد شرکت کنندگان در این همه پرسی با این تغییرات موافق بودند در انتخابات ریاست جمهوری سال وی مجددا برای یک دوره دیگر با کسب درصد آرا پیروز شد
0
[ 0.6649351896895047, 0.2113536259136496, 0.11707509017468459 ]
در این صورت می توان گفت روزه داری و دهان بستن از خوردن و نوشیدن بیش از هر عبادت و طاعت دیگری سرگشته و سالک راه حق را به مقام سکوت واصل و در نهایت به خداوند مانند می سازد
0
[ 0.62231600699792, 0.24380765392182183, 0.11259613637015851 ]
خرس گفت برای من هم عجیب است هرچند که او تلاش می کرد خودش را ناراحت نشان ندهد اما یک قطره اشک از اروی گونه اش پایین لغزید
0
[ 0.4671912516578168, 0.3272037253422868, 0.20235471608809477 ]